کد خبر: ۱۲۷۶۵
۳۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
میزبانی هیئت جان‌نثاران موسی‌بن‌جعفر (ع) از ۲۰ هزار عزادار

میزبانی هیئت جان‌نثاران موسی‌بن‌جعفر (ع) از ۲۰ هزار عزادار

هیئت جان‌نثاران موسی‌بن‌جعفر (ع) ۳۵ سال است که از ۲۰ هزار عزادار اربعین میزبانی می‌کند. دست‌کم صد نفر از اهالی محل برای آماده‌کردن مواد اولیه کمک می‌کنند.

صبح اربعین هر سال، حدود ساعت ۱۰، در محله پایین‌خیابان، از وحدت ۱۳ دسته‌دسته هیئت‌ها علم‌به‌دوش راه می‌افتند به سمت حرم و عزاداری می‌کنند. 

ظهر که می‌شود، هر هیئتی به سمت مسجد محله خودش می‌رود و ناهار را مهمان هیئت جان‌نثاران موسی‌بن‌جعفر (ع) می‌شود که پیش از رسیدن هیئت‌ها، دیگ پلوقیمه را فرستاده‌اند و ظرف‌های غذا را مهیا کرده‌اند.

رسم امروز و دیروز نیست؛ نقل ۳۵ سال پیش است که سفره‌داری در مسجد را از پدرانشان یاد گرفته‌اند و به پسرانشان هم یاد می‌دهند. میزبانی از ۲۰ هزار عزادار در روز اربعین، روز‌ها تلاش و تدارکات قوی و برنامه‌ریزی‌شده می‌خواهد که اهالی محله پایین‌خیابان طی سال‌ها سفره‌داری در مسجد، آن را یاد گرفته‌اند.

۲۰ هزار عزادار پای سفره هیئت جان‌نثاران موسی‌بن‌جعفر (ع)

 

می‌مانیم تا وقتی که عکسمان برود کنج دیوار مسجد

برنج و لپه و پیاز و رب و روغن از ۱۰ روز پیش خریده شده و هشتصد کیلو گوشت گوساله هم سفارش داده شده است. از یک هفته پیش، اهالی محله بدون دعوت و اعلام قبلی می‌دانند که همه باید به مسجد بروند و یک گوشه از کار را بگیرند. هر روز که به مسجد بروید، عده‌ای نشسته‌اند و مشغول‌اند.

وقتی قرار است چهارصد کیلو پیاز پوست کنده و خرد شود، از بچه چهارساله تا پیرمرد نودساله دورتادور مسجد می‌نشینند و پیاز پوست می‌کنند و اشک می‌ریزند.

حاج‌حسین صباغ، یکی از بزرگان مسجد، نوه‌ها و برادرزاده‌هایش را آورده است برای کمک. پسرش هم مسئول تدارکات مسجد است و هرچه کم باشد، به او می‌گویند.

با خنده می‌گوید: هرکس پایش به این مسجد باز شود، نمی‌تواند کمک نکند و برود. همین شوهرخواهر ما، حاج‌محمود اوشایی، بازنشسته آستان قدس است و آمده بود به ما سری بزند که آوردیمش مسجد تا پیاز پوست بکند.

حاج‌آقای اوشایی با کارد بزرگی که در دست دارد، پوست پیاز را قلفتی می‌کند و می‌گوید: این ایام که می‌شود، همه می‌آیند کمک، ولی نمی‌دانستم امروز روز پوست‌کردن پیاز است! به قصد پاک‌کردن برنج و لپه آمدم.

همه می‌خندند و بعد صدای صلوات فضا را پر می‌کند. حاج‌مهدی صارم که یکی از سرآشپز‌های اصلی هیئت است، می‌گوید: کار سنگین است و دست‌کم صد نفر از اهالی محل برای آماده‌کردن مواد اولیه کمک می‌کنند. در سه آشپزخانه، دیگ‌ها را بار می‌گذاریم و مسئولیت یکی از آشپزخانه‌ها با من است. حدود بیست آشپز هم کمک‌دستمان هستند.

صارم، جوانی را که دارد برای ناهار ظهر، عدس‌پلو درست می‌کند، با دست نشان می‌دهد و می‌گوید: آشپز‌ها هم از بچه‌های هیئت هستند؛ مانند همین مهدی‌آقا ربانی که از بچگی کناردست خودمان در هیئت آشپز شد.

او به عکس‌هایی که روی دیوار جا خوش کرده‌اند، اشاره می‌کند و حرفش را این‌طور ادامه می‌دهد: هرکس پایش به اینجا باز شد، تا آخر عمر نمی‌رود؛ تا وقتی که عکسش بنشیند کنج دیوار مسجد، کنار آنهایی که رفته‌اند؛ پدر‌ها و پدربزرگ‌هایمان که سنت سفره‌داری را در مسجد راه انداخته‌اند.

آخر این مسجد سند شش‌دانگ دارد به نام خودمان. اوقافی نیست که کسی بیاید و برایمان تعیین‌تکلیف کند. همه هزینه‌های ناهار اربعین هم با اهالی محل و اعضای هیئت است.

 

۲۰ هزار عزادار پای سفره هیئت جان‌نثاران موسی‌بن‌جعفر (ع)

 

بچه‌هیئتی‌های سفره امام‌حسین (ع)

امیرحسین شهری، نوجوان یازده‌ساله‌ای که پیاز بزرگی را در دست گرفته است، اشک‌های گوشه چشمش را با پشت دست پاک می‌کند و می‌گوید: بزرگ‌تر‌ها نذر می‌کنند که پول بگذارند و کمک کنند، ولی نذر اصلی برای کمک‌کردن است. هرکس حاجت دارد، می‌آید اینجا پیاز پوست می‌کند و لپه پاک می‌کند و گوشت تکه می‌کند و حاجت می‌گیرد. شما هم بیایید کمک!

امیرمهدی، برادر امیرحسین، با کیسه بزرگ پیاز از زیرزمین بالا می‌آید و می‌گوید: ما هم بخش پشتیبانی هستیم. همه کار که پیاز پوست‌کندن نیست. آقایحیی که یکی از آشپز‌های هیئت است، با گوشه چشم اشاره‌ای به پسرانش می‌کند که شیرین‌زبانی نکنند و کارشان را انجام دهند.

بزرگ‌تر‌ها نذر می‌کنند که پول بگذارند و کمک کنند، ولی نذر اصلی برای کمک‌کردن است. هرکس حاجت دارد، اینجا پیاز پوست می‌کند

حاج‌آقا صارم می‌گوید: اینجا بچه‌ها کنار پیرمرد‌ها می‌نشینند و کار می‌کنند. چرا؟ چون به آنها بها می‌دهیم، مسئولیت می‌دهیم، می‌گذاریم همین‌جا در هیئت رشد کنند و هیئتی بار بیایند. این آقاامیرحسین شهری هم از مداحان هیئت ماست که دارد خوب راه می‌افتد.

 

تمرین مسئولیت‌پذیری

بچه‌ها یکی‌یکی سر صحبت و شوخی‌شان باز می‌شود. امیرحسین به یکی از دوستانش اشاره می‌کند و می‌گوید: محمدرضا جعفری را از مدرسه آوردیم اینجا. رفته بود برای ثبت‌نام. هر یک‌ساعت یک پیاز پوست می‌کند.

جعفری پیاز و کارد را بالا می‌گیرد و می‌گوید: من چوب‌دار علم هستم. از من کار‌های سخت بخواهید. این‌طور کار‌ها از دستم نمی‌آید.

حاج‌سیداحمد حسینی، از بزرگان هیئت‌دار محله، با مهربانی می‌گوید: کار برای سفره امام‌حسین (ع)، کمش هم ثواب دارد باباجان.

محمدمهدی نوه حاج‌آقا صباغ است و همه دوستانش را به هیئت دعوت می‌کند تا بیایند و در برکات این سفره سهیم شوند. او می‌گوید: چندتا از بچه‌ها سال اولی است که می‌آیند کمک. امیرحسین چهکندی اهل رضائیه است و تازه با هیئت ما آشنا شده. قرار است از این به بعد شب‌های پنجشنبه برای جلسات هفتگی بیاید هیئت.

 

۲۰ هزار عزادار پای سفره هیئت جان‌نثاران موسی‌بن‌جعفر (ع)

 

حاجت یک‌سال را می‌گیریم و می‌رویم

دو روز بعد نوبت تکه‌کردن گوشت‌هاست که هم تخصص بیشتری می‌خواهد و هم باید در زمان کمتری انجام شود. به همین دلیل مسجد حسابی شلوغ شده است و آشپز‌های بیشتری برای نظارت حضور دارند. محسن صباغ، پسر حاج‌آقای صباغ، مسئول تدارکات است و هر چنددقیقه یک‌بار می‌آید و سری می‌زند تا کم‌وکسری نباشد.

می‌گوید: این یک هفته‌ای که کار زیاد است، همین‌جا توی مسجد چای و ناهار و شام آماده می‌کنیم تا همسایه‌ها مجبور نباشند به خانه بروند و بمانند همین‌جا و کار‌ها را زودتر تمام کنند. بعضی هم‌محله‌ای‌ها که از اینجا رفته‌اند، این روز‌ها می‌آیند کمک و گاهی که کار‌ها طولانی می‌شود، شب در مسجد می‌مانند. اینها همه کار دلی است.

بعضی‌ها کارشان مشخص است، مانند عبدالله قصاب که شب اربعین می‌آید و با یک آب‌گردون شب تا صبح برنج آبکش می‌کند

وقتی صحبت از کار دلی و حاجت‌گرفتن از این سفره می‌شود، مهدی ربانی می‌گوید: اینجا هیچ‌کس حساب نمی‌کند که چه‌کسی بیشتر کار کرد و چه‌کسی کمتر. بعضی‌ها هم کارشان مشخص است، مانند عبدالله قصاب که شب اربعین می‌آید و با یک آب‌گردون شب تا صبح برنج آبکش می‌کند و صبح می‌رود تا سال بعد. ما حاجت یک سالمان را از این سفره می‌گیریم.

صبح تا عصر روز اربعین، یکی شربت می‌ریزد و دیگری سینی‌به‌دست عطش عزاداران حسینی را برطرف می‌کند. جوانی ظرف‌های غذا را بسته‌بندی می‌کند و مرد میان‌سالی ظرف‌ها را توزیع می‌کند.

اینجا همه خالصانه کار می‌کنند و مزد چندین روز زحمتشان را فقط از صاحب این روز‌ها می‌خواهند. اعضای هیئت متحده موسی‌بن‌جعفر (ع) فقط عاقبت به‌خیری می‌خواهند و با همین نیت بعد از توزیع غذا به سوی حرم مطهر امام رضا (ع) رهسپار می‌شوند.

 

* این گزارش پنج‌شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۲ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44